یک اهری و اتفاقات ساده

گاه نگاریهای یک اهری از اتفاقات دور و نزدیک بصورت ساده

یک اهری و اتفاقات ساده

گاه نگاریهای یک اهری از اتفاقات دور و نزدیک بصورت ساده

یک اهری و اتفاقات ساده

۴۷ مطلب با موضوع «روز نوشتها ، گاه نوشتها و از خود نوشتها» ثبت شده است

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۵ ، ۰۱:۱۸
یک اهری


هیچ کجا پیدایم نیست 

نه کوچه و خیابان

نه نزد حکیم .

نه در کنار پنجره در حضور ماه

نه پیش سایه ام ، که همیشه تنها بود

مدام ، پیدا بود .

(+)

اسفند 95
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۵ ، ۰۶:۵۴
یک اهری

سلام

در حال انتقال وبلاگم از بلاگر به اینجا هستم . مواردی هست که در فرصت مناسب  فرق این دو را خاهم نوشت

یک اهری

| حیاط پشتی |
یکی از بدترین حالت توی زندگی وقتی یه که متوجه میشی کاری انجام شده و نباید انجام میگرفته و تقصیر تو نیست ولی زجرش بیشتر برا توست . مثلن بدنیا آمدن . یا مثل نامی که در بدو تولد روت میذارن . مثل جغرافیایی که بهش تعلق گرفتی . مثل فرهنگی که باهاش ناخاسته اُخت شدی و رشد یافتی . از این تیپ مسایل توی زندگی همه آدما اتفاق می افته و افتاده و احتمالن خاهد افتاد . ولی یه قضیه دیگه زجرش بیشتر از اینه . اونم اینکه خودت یه کاری رو بکنی که بعدها توش گیر کنی . حتا اگر این کارت در زمان خودش برا 
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۵ ، ۰۳:۰۶
یک اهری
ناغافل شب دیر وقت که مهمان بیاید هر چه برا شام داشته باشیم میکشیم توی سفره با نان اضافی و بی تعارف میخوریم . هوا سرد شده بود به یمن برف زیادی که دیروز آمده بود و بعلت هوای آفتابی امروز که مقداری از برفها را آب کرده بود میدانستیم که شب یخی را پیش رو داریم . شام را تازه تمام کرده بودیم که خانم مهمان گفتند که گویا شیر برای بچه شان یادشان رفته بیاورند . من و مهمان بلند شدیم که شیر برا بچه بخریم . منزلبانو گفتند اگر شد خامه و پنیر محلی هم برا صبحانه تهیه کنیم . کوچه باریکمان پر از برف و یخ بود . همسایه روبرو هیچ تقصیری نداشت که ناودان پشت بامش را
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۵ ، ۰۰:۴۸
یک اهری
عکس از آقای سید رضا هاشمی اقدم  از سایت خبرگزاری اهر وصال میباشد


| روزمره گی |
چند روز پیش هواشناسی استان آذربایجانشرقی اعلام کرده بود که از اول این هفته بارش برف سنگین به همراه  باد شدید و همچنین افزایش برودت هوا را شاهد خاهیم شد وآللآه ما اگر تا این حد در باورمان بود ! از ساعات اولیه بامداد روز شنبه 9 بهمن برف همراه با باد شروع به باریدن کرد که طبق اعلام سازمان هواشناسی استانی حدود چهل سانتیمتر برف روی زمین نشسته  و الان که این مطلب را مینویسم حدود ساعت سه بعد از ظهر ادامه دارد که این امر باعث شد مدارس اهر و شهرستانهای هریس و ورزقان و هوراند و کلیبر از طرف اداره آموزش و پرورش استان امروز و فردا یکشنبه را تعطیل اعلام کند . چون همه جا به تعطیلی نسبی کشیده شد مام خانه نشین شدیم و سرکار نرفتیم و این شد که
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۵ ، ۲۳:۱۴
یک اهری
 عصبی و پَکَر است . عصری آمده است پیشم . مثل هر روز سرحال و شاداب نیست . علتش را جویا میشوم .
- چیزی شده مهندس ؟
مهندس : امروز با پسر بزرگ مرحوم حاج نوراله که از آشنایان است رفتم برای برآورد هزینه اتمام ساختمان چندین طبقۀ نیم ساخت آنمرحوم که دو ماه است فوت کرده و یکی از میلیاردرهای منطقه محسوب میشد که چندین باغ و راغ و املاک و ... برای فرزندانش به ارث گذاشته است.

-  خُب
مهندس : هیچ چی دیگه ! مبلغ هزینه که پول زیادی هم نمیخاد از جمله ریزه کاریهای باقیمانده ساختمان را وقتی به پسرش گفتم دست روی دست زد و گفت : کاش حاجی مرحوم ... منّ ومنّی کرد و ادامه داد : کاش حاجی مرحوم ، دوماه دیگر زنده مانده بود که این یکی ساختمان را هم تا الان تمام میکرد و ما را با این گرانی و کمبود مصالح ساختمانی ، درگیر ساخت و سازش نمیکرد . تازه مشخص هم نیست هزینه ای که باید به اینجا پرداخت کنیم  رو بقیه ورثه چجوری حساب خاهند کرد ... و اضافه کرد گرچه من پسر بزرگ خانواده ام ولی اونها هم شریکند ... با وضعی مضطرب ادامه داد عجب گیری کریم بخدا !
-  (ء)
مهندس :  ارزش دنیا و مال دنیا رو میبینی تورو خدا ! ... زندگی به یک قران هم نمی ارزد ... اَه اَه اَه ...
-
- به خنده میگویم اگر منظورت از قران همون ریال خودمانه که اونم تومان شده است اخیرن مهندس جان ... دنیا به تومنی هم نمی ارزد . به همون یک پشگل ! نه ببخشین به همون یک پشیز حتا

هردو میخندیم . به هم ، و به کارعبث ِ این دنیا 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۵ ، ۱۱:۵۵
یک اهری
| روزمره گی |
در کل ، عادت کردن چیز خوبی نیست چه برسد به اینکه عادت کنی هر پنجشنبه بچه ها از راه برسند و خانواده دور همی راه بیاندازند و یه جا جم شوند و شبی به نیکی بگذرانند . حدود یکسال است که هم آقا آصف خونه مون تشریف ندارند بعلت گذراندن دوره خدمت سربازی اش و هم دختربانو که رفته اند خانه خودشان  در مرکز استان  و هر هفته پنج شنبه  مهمانمان میشدند . امشب هر دو بعلت گرفتاری کاریشون نتونستند بیان و ما دونفر
که به وجودشان در روزای آخر هفته عادت کرده ایم دَمغ تشریف داشته باشیم ...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۵ ، ۲۳:۳۳
یک اهری
یادمان باشد سعی کنیم به هیچ کس زیاده باج ندین . زیاده از حدش که واویلای عظماس . تجربه من مربوط میشود به سال 83  که به یه دانشجوی لیسانس تمام نکرده ! گفتم استاد .  و هی ازش به فرهیختگی و بزرگی یاد کردم جلوی دیگران . البته اینکار من بنظر خودم نوعی تشویق این رفیقمون بود . نتیجه این شد که ایشون صاحب نظرات نامعقول شد و هی از خودش برام چه تزهای غلط و بیخودی از نحوه تدریس و درس گرفته تا جامعه و سیاست و اقتصاد و دین و ...  دَر وَر نکرد لامصب 
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۵ ، ۲۲:۲۰
یک اهری
 | وبلاگ |
از سال 1368 بخاطر اینکه علاقه بسیاری به جمع آوری سکه های قدیمی داشتم آلبومی خریده و شروع به خرید سکه های قدیمی نقره و بندرت برنزی کردم . از آنزمان تاکنون نزدیک بیست و چار سال میگذرد که توانسته بودم تا همین چند سال اخیر آلبومم را پر از سکه های گرانبها و با قدمت کنم ... 
بخاطر اینکه این آلبوم روزی روزگاری بدست افراد نابابی نیوفتد و یا بقولی بسرقت نرود آنرا خیر سرمان در کتابخانه دم دستی اتاق خابمان استتار

کرده بودیم .
رد پای سکه ها 
امروز صبح از فرط نمیدانم چی چی به سراغ آلبوم رفتم و وقتی از قفسه کتابخانه آنرا برداشتم از کم وزنی اش دلم هُرّی ریخت - سریعن بازش کردم (آخه بیشتر از سه کیلو وزن داشت صاب مرده ) . آلبوم خالی بود ! و به جز چهار پنج سکه ای که چسبشان بیشتر بود و نشده بود آنرا از صفحه بکَنند چیزی باقی نمانده بود
منکه از حق خود نه در این دنیا و نه در آنوَر دنیا از عاملش نمیگذرم ... بگذریم !
از صبح تا الان به هزار جا فکرمان بی نتیجه رفته و برگشته
ولی واقعیت همان که سکه هایم به سرقت ابدی رفته حال توسط افراد خودی و یا بیخودی / دیگر توفیری برایم نمیکند جز اینکه اینجا تنها یک آلبوم خالی و رد پای سکه هاست که برایم باقی مانده :(
پ ن : دلمان خیلی گرفته س . نه بخاطر پولش فقط بخاطر زحمتهاییکه در طی این بیست و چند ساله برای جمع آوری و خریدش کرده بودیم . ای مرگ بر دزد سکه ها ...
لااله الا الله ها ! چرا دزدای امروزی  به کاهدان نمیزنند ؟!

از وبلاگ مرحومم !   ه‍.ش. ۱۳۹۲ بهمن ۲۰, یکشنبه
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۵ ، ۲۳:۳۵
یک اهری