این پنج شنبه با آتش سوزی در ساختمان پلاسکو بد شروع شد و حالا هم با نیامدن مهمانهامان خوبتر نشد که بدتر شد !
پنجشنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۵، ۱۱:۳۳ ب.ظ

در کل ، عادت کردن چیز خوبی نیست چه برسد به اینکه عادت کنی هر پنجشنبه بچه ها از راه برسند و خانواده دور همی راه بیاندازند و یه جا جم شوند و شبی به نیکی بگذرانند . حدود یکسال است که هم آقا آصف خونه مون تشریف ندارند بعلت گذراندن دوره خدمت سربازی اش و هم دختربانو که رفته اند خانه خودشان در مرکز استان و هر هفته پنج شنبه مهمانمان میشدند . امشب هر دو بعلت گرفتاری کاریشون نتونستند بیان و ما دونفر
که به وجودشان در روزای آخر هفته عادت کرده ایم دَمغ تشریف داشته باشیم ...
و دیگر اینکه علاوه بر اون عادت ، از امروز ظهر که خبر آتش سوزی ساختمان پلاسکو رو شنیدیم تاالان که شب شده است و آمار کشته ها و بخصوص کشته های مامورین آتش نشان ، این قهرمانان بی نام و نشان در این واقعه هی بیشتر و بیشتر میشود حالمان را بیشتر میگیرد و هنوز اضطراب اش را به یدک میکشیم . امید که خانواده های داغدار این حادثه بتوانند که صبور باشند . در این میان عده ای هم که کل سرمایه و داراییشان را از دست دادند هم شامل تسلا میباشند . گرچه میدانم تاملات جانی با غم ِ از دست دادن مال و سرمایه زمین تا آسمان باهم توفیر دارند .
از طرفی هم که سردی هوا از امشب بیشتر شده و طبق نظر هواشناسی از فردا بازم بیشتر خاهد شد نیز مقداری افسرده ترمان میکند همینجوری نمیدونم چرا ؟!
۹۵/۱۰/۳۰