یک اهری و اتفاقات ساده

گاه نگاریهای یک اهری از اتفاقات دور و نزدیک بصورت ساده

یک اهری و اتفاقات ساده

گاه نگاریهای یک اهری از اتفاقات دور و نزدیک بصورت ساده

یک اهری و اتفاقات ساده

نجوا

پنجشنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۵، ۱۰:۴۳ ق.ظ

 عکس و نوشته مال سال 1371 است . آنزمان که دخترم یک بچه بغلی بیش نبود ! الان برا خودش خانومی شده  رفته خونه بخت و پی زندگی تازه اش  تا روزگار به شادی و سلامت بگذراند ... اینرا برای کودکی او نوشته بودم از یک آزمون و محک و معاینه زندگی از فاصله نزدیک، که از سکنج یادداشتهایم پیدا کردم که  تقدیمش کرده بودم در اردی بهشت 94 بهش تا بعدها به آرامی در گوش فرزندش بخاند ، زمزمه و یا نجوا کند  ...

 دخترکم ،
  بیا بنشین کنارم 
   تا از گذر و گذار عمر ، 
    به تند بادی ،
     برایت بگویم . 

       و از عشق ...
        که پر از رنج و محنت است 
         دلتنگی و حسرت
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۱۱/۱۴
یک اهری

شعر

عکسنوشت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی