یک اهری و اتفاقات ساده

گاه نگاریهای یک اهری از اتفاقات دور و نزدیک بصورت ساده

یک اهری و اتفاقات ساده

گاه نگاریهای یک اهری از اتفاقات دور و نزدیک بصورت ساده

یک اهری و اتفاقات ساده

آپارتومان

يكشنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۰۳ ب.ظ

چند ماه پیش که حیاط قدیمی و بسیار بزرگ و خان نشین شادروان حاج میرابولفضل آقا مرتضوی بهمراه باغچه ای که داشت را آقای حسین زاده خرید . الان یه چن روزیست که ساختمانهای قدیم رو کوبیدند و از داخل دربند ما یک متر و بیست سانتی متر عقب نشینی کرده اند و کوچه مون یواش یواش میخاد که شیش متری بشه . ولی چه فایده همه خونه های قدیمی این کوچه که قبلن محله ساداتلو (یکی از بزرگترین و اصیل ترین محلات اهر) بحساب میومد و هر کدومشون بالای هزار متر وسعت داشتند و دارای باغچه و بدون هیچ طبقه و مَبَقه بودند دارن از بین میرن یواش یواش . گویا بعد از ساخت و ساز این ساختمانها ماها دیگه از توی ایوون مون اون کوه بزرگ روبرو (قئچیقران) و یای قاری ( که همیشه نوک قله اش پُر برف است) را هرگز نخاهیم دید که مادر قلیونی چاق کند و منقل بلال روبراه باشد و اهل منزل براحتی بتونند در حیاط بگردند و بخندند و برقصند .
و سماور ذغالی به بار ِ چایی آلبالویی و یا زنجیلی و یا چیزی شبیه اینا باشه و مُخده - بالشتی و زیلو باشد و صفا و بگو بخند و عصرونه نون پنیر و سبزی تازه به رگ بزنی و از کائنات بدر باشی ...  هی هی ! 




موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۸/۲۳
یک اهری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی